اگر تمام اشكهاي عاشقاي جهان جمع بشه ميدوني چي ميشه؟
من و تو توش غرق ميشيم !!!
اگر تمام اشكهاي عاشقاي جهان جمع بشه ميدوني چي ميشه؟
من و تو توش غرق ميشيم !!!
از پشت شیشه های مه آلود با من حرف می زدی
صورتت را نمی دیدم
به شیشه های مه آلود نگاه کردم
بخار شیشه ها آب شده بود
شفاف بودند ، اما تو نبودی
صدای تو را از دور می شنیدم
تو در باران راه می رفتی
تو تنها در باران زیر یک چتر به انتهای خیابان رفتی